عنوان يادداشت ((دو كلمه حرف حساب ))

هدف از ترقيم و تصنيف اين سطور نه تزيد است و نه تضريب و نه تعصب . دوستاني كه با تفكر انديشه و اثار قلمي ام اشنايي دارند بر تعهد و توجع و دردمندي اين حقير در بخش هاي مختلف اصولگرايي وقوفي كامل دارند . شايد ضرورت داشت اين مقال در اوج معرفي برادر عزيز و بزرگوارم شهيد زنده انقلاب جناب اقاي كردان وزير محترم كشور به مجلس نگاشته مي شد وليكن بيم ان بود كه عده اي ان را به حساب ترب و چرب زباني نگارنده بنگارند كه با تقاعد از درج مطلب در ان مقطع صرفا به ترحيب و تشمر اقاي كردان به عرصه سياسي پرداختيم و طي اين مدت تعب دشنام ها ، تخريب ها و بداخلاقي هاي سياسي را نسبت به يكي از بهترين فرزندان اين كشور كه در تدين ، مجاهدت ، اصولگرايي ، ولايتمداري ، قاطعيت و دفاع از منافع ملي بي نظير است صرفا نظاره گر بوديم ، گرچند ساحت ارزشي و جهادي وزير كشور مستغني از استمالت و دلجويي است ولي الحاح و اصرار اينجانب بر افهام انچه در جريان راي گيري و بعد ان بر ايشان نيز گذشت خالي از تحليل و بررسي هاي كارشناسانه نيست .

طرح مساله ؛
براستي ابشخور تخريب كردان از كجاست ؟ اين همه اطناب در افتعال و الحاح بر استهانت كه فضاي كشور را در ضجرت با وزير كشور در پي گرفته معلول چه عواملي است ؟ ترياقهاي متلون در تضعيف و تخريب وزير كشور كه وقيحانه صيت عام و خاص گرديده است و كراهت ازلال ان بر همگان روشن شده از چه منبع و ماخذي است ؟ چرا چنين با عرض و ابروي وزير مكتبي خود را در طمطراق هياهوي سياسي قرار مي دهند و با تيش و طيره طيب خوش ماه دلدادگي را با شعوذه گري مي خواهند پاسخ دهند ؟ عده اي غدارگونه و غره از تخريب وزير جهادي كشور اوراد مي خوانند و بنام عادل بودن و عدالتخواهي عدالت را زيرپا مي گذارند تا دنائت و خنياگري خويش را بيشتر هويدا سازند . عده اي ديگر نيز دراعه افشاگري و ذمت و ذمه ( بخوانيد رياكاري ) بر تن كردند و چون سورچي سنان بدست به قصد ترور فيزيكي وزير كشور با كوپالي اهنين به شريري و ضجرت افتادند .( عوامل اپوزيسيون داخل و خارج ) .
براستي صله و انعام تخريب كردان و يا ترور وي از ان كيست !؟ اصولگرايان تحول خواه ؟ اصلاح طلبان ؟ شبكه هاي راديويي و تلويزيوني بيگانه و يا عوامل نفاق و برانداز ؟

براستي چگونه است عده اي با وهميات و مخيلات خود در پي نفي تصورات و تصديقات بديهي در خصوص وزير محترم كشور هستند .مگر سلوكي چون دين داري ، مجرب بودن ، مردمي بودن ، ساده زيستي ، ولايي بودن ، مقتدر بودن و .... از تصورات بديهي در خصوص وزير محترم كشور نيست . تصديق اينكه كردان متدين و انقلابي است . كردان مديري توانمند و مجرب در عرصه اجرايي است . كردان شحنه اي مناسب براي پاسداري از مرزهاي فكري ، عقيدتي و سياسي در كشور است . تصديق اينكه كردان حافظ منافع ملي و مانع دخول اغيار است مگر اين فضائل از مجربات نيست بنابراين مادر پيدا كردن تصورات و تصديقات معلوم بدنبال چه هستيم؟

بناي مناظره فلسفي و منطقي با تخريب كنندگان ندارم چون انان نه زبان منطق دانند و نه با مكتب فلسفه اشنايي . شنعت كارشان در غرت و فريب و جنجال سازي و هوچيگري است . نه از متواترات و مقبولات دانند و نه از مشهورات و مسلمات . پس فاقه فلسفه و منطق اند .

براستي ايا انان در پي اثبات قضيه اي يا معلوم كردن امر مجهولي بنام مدرك تحصيلي وزير مكتبي اند ؟ يا غضبان از صداقت كردان و اعتماد كامل رئيس جمهور عزيز به او . يا خود را به پينكي بردند تا بالمره درصدد انتقام و كينه توزي برايند كه خواب خوش انان در انتخابات اينده بر اب رفته است . مگر نه اين است كه ما با يكسري از بديهيات اوليه در خصوص وزير محترم كشور روبه رو هستيم چرا در برابر اين همه از تصورات و تصديقات معلوم و متقن و سفسطه و جنجال روي اورده در حاليكه تجربه و مديريت گرانسنگ وزير محترم كشور در امورات مختلف به تعبير رياست محترم جمهور فراتر از كاغذ پاره هاي اعتباري و قراردادي است . ذكر اين نكته از دانشمند و فيلسوف عزيز ارسطو را كه خطاب به سوفسطاييان عنوان شده به نقادان تخريب گر كه خود در ورطه سفسطه و انكار واقعيت افتاده اند گوشزد مي كنيم جناب ايشان مي گويند : ( اينكه شما مي گوييد هر قضيه اي بايد به اثبات برسد درست نيست ) زيرا بسياري از قضايا نيازي به اثبات ندارند و به خودي خود روشن و غير قابل چون و چرا هستند اين قضايا همان بديهيات اوليه است بنابراين تجربه كارامدي و توانمندي وزير محترم كشور در عرصه هاي مختلف فراتر از دكترا و مدارج بالاي علمي است كه متاسفانه به عنوان مهمترين بديهيات در اظهارات ناقدين ديده نشده است . باز هم يكي از انواع مغالطه هايي كه نسبت به وزير كشور انجام شد استشهاد به موارد نادرست و سپس تعميم و كليت دادن ان به همه صفات و خصوصيات برجسته وزير محترم كشور كه اين روش كاملا غير اخلاقي ، غير ديني و غير انساني بود كه در اينجا بايد به تمنع ، استواري و صبر جناب كردان افرين گفت . ايراد تمثيل هاي ناروا و ناصواب نسبت به وزير جهادي كشور و در پيش گرفتن استراتژي ( استنتاج باطل از حق ) از جمله شگردهاي تبليغاتي تخريب گران و ناقدين غير مطلع بوده است . انتشار اخبار دروغ در سطح وسيع و تحليل نادرست نسبت به عملكرد وزير محترم كشور در حالي صورت گرفت كه مراجع ذيصلاح و نظارتي بارها و بارها بر عملكرد مثبت ايشان صحه گذاشتند اين مهم حكايت از مظلوميت و وجاهت شغلي و خانوادگي وزير محترم كشور بود . متاسفانه در مجلس شوراي اسلامي ناقدين بي اطلاع اقايان ( ت . ن . ح . ز ) با حزاقت بجاي نقد و بررسي برنامه هاي پيشنهادي وزير كشور به هزل و هجو و تكذيب و تخطه شخصيتي اقاي كردان پرداخته تا با اين حربه برنامه ها و عملكرد درخشان مديريتي چند ساله وي را از درجه اعتبار ساقط كنند . ( نقد من قال بجاي ما قال ) كه البته با هوشياري و تدبير نمايندگان محترم اين ترفند خنثي گرديد . انچه كه براي خواص ، تحليل گران سياسي و عوام جامعه مطرح است اينكه اقاي احمدي نژاد رئيس جمهور محترم از چه منظر و مرايي نسبت به انتخاب و معرفي اقاي كردان براي وزارت كشور همت گماشتند . 1- ايا اين انتخاب تحميلي و از روي اضطرار و ناچاري بوده و رئيس جمهور در نتيجه فشار به اين انتخاب دست زده ؟ 2- و ايا انتخاب اقاي كردان براي وزارت كشور در نتيجه لابيگري هاي پشت صحنه و رايزني هاي اقاي لاريجاني و مجلس براي تصدي وزارت بوده ؟ 3- و يا اينكه شخص اقاي احمدي نژاد با كنكاش ، فسحت و طوع خويش نسبت به انتخاب وي ان هم براي تصدي وزارتخانه مهمي چون كشور اهتمام كرده ؟ با نگاهي به مامضي ، سلوك و زي دولت نهم خاصه رياست محترم جمهور در انتخاب وزرا و انتصاباتي در اين حد و جايگاه ، گزينه سوم متقنتر و از خلود بالاتري برخوردار بوده به گونه اي كه سبيل و مشي رياست مجترم جمهور به اذعان خود ايشان و اطرافيان دولت و روندي كه ما نظاره كرديم فارغ از اين زد و بندهاي پشت صحنه سياسي و يا به عبارتي حل و عقد شبكه اي و جرياني است . اما شايد اين تصور ايجاد شود كه انتخاب كردان از طرف احمدي نژاد معلول چه براهين و حجتي است ؟ و يا به عبارتي اقاي كردان از چه ويژگي ها و سكناتي در امور اجرايي ، سياسي و مديريتي برخوردار بوده كه احمدي نژاد با ان همه حساسيت و جايگاه وزارت كشور بعد از رفتن اقاي پورمحمدي نسبت به ان اهتمام كرده است ؟ صورت مساله روشن و پاسخ ان نيز معلوم و معين است 1- پايبندي و اتصال عميق اقاي كردان نسبت به اصول و بنيادهاي ديني و معرفتي و انقلابي و مزكا از هر گونه الودگي سياسي و حزب گرايي 2- تمالك و تماسك اقاي كردان در مراقبت از نفس و تشرف ايشان به جليس بودن با عامه مردم خاصه محرومان و مستضعفان . انهايي كه كردان را مي شناسند بر اين مهم وقوفي كامل دارند . 3- توانايي منحصر به فرد ، كارامدي ، كادرسازي براي دفاع از انقلاب ، تهور بالا در برخورد با جريانات سياسي منحرف ، ضد انقلاب و اپوزيسيون و شايستگي در تعبيه ساختن سازمان و دستگاههاي اجرايي . من جمله در سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران كه نقشي بي بديل در جذب عناصر متعهد و ميدان دادن به نيروهاي حزب اللهي و فقاهتي داشته به گونه اي كه شخص كردان در برخورد با پسمانده هاي رژيم گذشته كه اغلب سلطنت طلبان و عوامل انان بودند نقش اساسي و ماندگار داشتند كه انتعاش و سرزنده گي رسانه ملي معلول زحمات علي لاريجاني و ايشان است . 4- پاكدستي ، امانتداري ، دلسوزي براي نظام ، ترجيح منافع ملي و انقلابي بر منافع شخصي و خانوادگي ، مشي زي مردمي و ساده ز يستي ، تبجيل جايگاه منحصر به فرد نظام ولايي و فقاهتي ، دل در گرو اهل بيت عصمت و طهارت داشتند از وي شخصي امين و مورد اعتماد در نزد احمدي نژاد ساخت . براستي اناني كه كردان و خانواده وي را به ولنگاري و فساد متهم مي كردند چگونه مي خواهند اين خذلان و خست را جيران نمايند كه در منزل اقاي كردان حسينه اي است كه در تمامي مناسبت هاي اسلامي و ديني مراسمي براي اهل بيت عصمت و طهارت برپاست . مهمترين امهات و اصطناعات اقاي كردان همين دلبستگي به اهل بيت عصمت و طهارت است اي كاش تامل و تحسري در تخريب كنندگان ايجاد مي شد و ....
5. تاثير گذاري در معادلات سياسي ، توجه و تمركز بر كارهاي تشكيلاتي براي دفاع از نظام اسلامي ، دفاع جانانه و مردانه از تفكر اصولگرايي .آنانكه با روحيات كردان آشنايي دارند خود واقفند كه در ايام غربت نيروهاي اصولگرا و زماني كه دوم خردادي ها نيروهاي حزب اللهي و ارزشي را از دم تيغ مي گذراندند كردان چه نقش مهم و اساسي در جذب و فراخواني انان به رسانه ملي ايفا كرد . براستي ان زمان امثال اقايان توكلي ، نادران .... كجا بودند ؟ نقش انان در يكپارچگي ، حفظ ابرو و حيثيت نيروهاي ارزشي و اصولگرا به چه ميزان بوده است ؟ ايا اقايان در جبهه اصولگرايي بودند يا مشغول نوشتن تز دكتراي خود در انگليس ؟ ايا شرم اور و وقيحانه نيست كه اعلام كنيم بعيد است كردان اصولگرا باشد ؟ در اوج تخريب ارزشهاي انقلاب ، جسارت و هتاكي گروههاي برانداز نسبت به ساحت دين و مرجعيت و تنهايي مديران رسانه ملي در دوران حاكميت هشت ساله اصلاح طلبان چه كسي توانست رسانه ملي را از حصر اقتصادي و تنگاهاي مالي كه مجلسيان ششم ان را طراحي كرده بودند رهايي دهد ؟ ايا مي شود نقش برجسته لاريجاني و كردان را در ان شرايط سخت و صعب فراموش كرد ؟ مگر جريان برانداز و فرصت طلب در راستاي دست يازي به اهداف شومش رسانه ملي را در مقابلش نمي ديد ؟ براستي اين حق طلبي و عدالت طلبي اقايان نماينده ( ت . ن . ز . ح ) از چه نوع و سنخي است؟

مخالفين كردان
اما چه كساني با كردان مخالفند ؟ و در تخريب و ترور شخصيتي وي بر ديگران سبقت مي گيرند ؟ براستي ابشخور و منشا اين ناجوانمردي و ددمنشي كجاست ؟ در مطلع اين مقاله عرض كردم كه هدف راقم اطناب و زياده روي در اعزاز و تكريم اقاي كردان نيست بلكه بيان واقعيت هايي است كه متاسفانه عامدا و يا سهوا در فضاي مغبر و غبارالود از سوي افرادي و يا جرياناتي چه در داخل و خارج نسبت به وزير كشور ايجادشده و كراهت و ناخوشايندي ان بر همگان مبرهن گرديده است . ضمن انكه به جايگاه عميق و رفيع ناقد و منتقد احترام قائليم اما بر اين باوريم انچه كه نسبت به اقاي كردان صورت گرفته فقط تخريب و تضعيف ايشان بوده كه متاسفانه همان تراوشات و اباطيل در خدمت رسانه هاي بيگانه و ضد انقلاب قرار گرفته است . اما مخالفين اقاي كردان در چه جبهه اي قرار گرفته و چه اهدافي را در سرلوحه خود قرار داده اند ؟ 1- ضد انقلاب و اكفاي انان يعني اپوزيسيون داخلي و خارجي . اناني كه با كردان و احمدي نژاد صرفا عناد و عقده دروني ندارند بلكه با مرام و مسلك امام و رهبري و انقلاب به مبارزه و جنگ طلبي برخاستند كه ماهيت و اندرون انها بر مردم فهيم و بيدار ما مكشوف گشته است . 2- گروههاي سياسي اصلاح طلب اعم از مشاركت ، سازمان مجاهدين ، و بقاياي گروهك منحله ازادي . تمام تلاش اين جريانات سياسي برانداز طي اين مدت بهره برداري سياسي از فضاي ايجاد شده در راستاي تخريب و نظام اسلام كه كاملا همصدا و متجانس با امواج بيروني و رسانه هاي ديداري و شنيداري انان طراحي شده بود . 3- طيفي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي كه از دوطيف اصولگرايان متحول و اصلاح طلبان بودند كه متاسفانه اصولگرايان تحول خواه مجلس با اظهارات و مواضع تخريبي نسبت به اقاي كردان فضا را غبارالود كردند . عدول از عقلانيت و انصاف كه ترجيح منافع و خاستگاه حزبي و سياسي در ان كاملا مشهود ، خامل و بي ارزش بوده است البته اين جريان سياسي از اول روي كارامدن دولت نهم قصد سهم خواهي و فزون طلبي را داشت كه از ثقت و اطمينان اقاي احمدي نژاد خارج شد و تا به امروز در موضوعات مختلف روندي تقابلي را با دولت نهم برگزيده است . يكي از نمايندگان اين طيف در روز راي گيري يعني اقاي (ن ) خطاب به نماينده اي مي گفت : كه امروز روز انتقاد از كردان است و امروز يوم تبلي از السرائر در خصوص كردان بايد اشكار شود اما او فراموش كرده بود كه ان روز متقارن با ميلاد سالار شهيدان حسين بن علي ع بود بزرگمردي كه در ايين مردانگي ، دينداري و ازادگي شهره عام و خاص است اما لجاجت و عقده گشايي اين جريان نسبت به احمدي نژاد و مواضع دولت نهم و شكست سنگين انان در تعيين رئيس مجلس هشتم هيچ نقطه اي را براي تنبه ، بيداري و انصاف باقي نگذاشت گرچند دفاع مستحكم و مستدل جانباز فهيم و انقلابي مجلس يعني برادر عزيز اقاي مقيمي دبير مجمع نمايندگان مازندران و از طيف اصولگرايان تحول خواه از وزير كشور حجت بالغه اي بود بر پاشيدگي و اختلاف نظر در بين اعضاي اين جمعيت نسبت به وزير كشور . اما انچه كه مبرهن است پروژه تخريب وزير كشور توسط اين جريان سياسي ( اصولگرايان متحول ) ادامه خواهد داشت تا با انگيزه زدايي و استمرار پروژه تخريب در سايت الف و برخي از رسانه ها به نوعي انتخابات اينده رياست جمهوري را تحت تاثير اعوجاجات و مناقشات بي حاصل سياسي قرار دهند . در يادداشت هاي اينده ماهيت برخي از اين جريانات رسانه اي هويدا خواهد شد . 5- طيفي از حاميان دولت در مجلس و خارج از ان . گرچند اين طيف هم متاسفانه تحت ارتعاشات ، عشوه و كر و فر تخريبگران قرار گرفته ولكن برخي از انان به جبران عملكرد مافات خود برامدند كه انتظار مي رود مابقي نيز از عظت و پند فاصله نگرفته و بر متابعت خويش از سيره رئيس جمهور مكتبي و ارزش گرا بيفزايند و از هر گونه مسارعت خودداري كنند . اما اقاي كردان بايد بدانند كه شمشير بي دسته افراطيون و دست خالي انان در تخريب وي حاصلي جز محبوبيت مردمي و اقبال عمومي به ايشان نداشت و بايد از اين دستاورد گران سنگ صيانت نمايند . اقاي كردان در مسير جديد و تازه اي قرار نگرفته است او ازمون هاي متعددي را در اين نظام با موفقيت پشت سر نهاده و كارنامه قابل قبول و دفاعي از خود برجاي گذاشته است . گرچند هجمات و تخريب ها بر عليه او تداعي گر مظلوميت شهيداني چون مطهري ، بهشتي ، رجايي و انسانهاي والا مقامي چون مصباح و احمدي نژاد است اما نمي خواهيم نسبت به او مستحسن و مستطاب سخن بگوييم و يا مقالي بنگاريم . همين قدر بس كه او هم شهيد زنده انقلاب است كه بيش از چهل و اندي فقط در معرض ترور و بيش از هزاران بار تخريب و تضعيف شده است . به اين اميد كه همواره جزيل و بي باك بر سلوك خويش كه همان سبيل و طريقت امام عزيز و رهبري فرزانه انقلاب و ارمانهاي متعالي شهدا و سياست هاي عمومي دولت نهم است مستحكم و مستدام بماند .

یادداشت از هادی ابراهيمي